۲۷ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۳
(شهید عباس صالحی)
نجوای قرآن
یک روز دیدم دارد جایی را حفر میکند گفتم: چه میکنی؟ گفت: دارم قبر میکنم. من رفتم کمکش. حفرهای شد به عمق دو متر، طوری که دو نفر راحت بتوانند در آن بنشینند. شبها "شهید عباس صالح" با چراغ قوه میرفت آنجا و با خدای خویش خلوت میکرد چه زیبا بود ترنم عشق از لبهای او که نجوا میکرد قرآن را و مناجات علی (علیه السّلام) را و دیدنی بود نماز شب و سوز نیمه شبش!
۹۳/۱۱/۲۷